دو ماه سخت تمام شد، دوماهی که بیشتر لحظاتش با کتاب سپری شد، همه جا کتاب بود، از کابینت آشپزخانه تا گالری گوشی...
حالا قدر وقتم را خیلی بیشتر از قبل میدانم، بخودم قول داده ام نگذارم زندگی بیهوده هدر رود.
نتیجهء آزمون دیگر برایم مهم نیست، من مامور به وظیفه بودم و تلاش، حالا دیگر هیچ حسرتی ندارم، من تا جایی که در توانم بود برای رسیدن به ارزویم جنگیدم...
خواب سفید مامان...برچسب : نویسنده : manozendegimo بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 27 آذر 1398 ساعت: 12:11